دوست عزیزمون "مطرود" لطف کردند و پاسخ پست "احترام اصل اول وبلاگ نویسی" را برایم ارسال کرده اند که بنده شایسته دانستم این پاسخ را به عنوان یک پست در اینجا قرار دهم که به شرح زیر می باشد :

آقای احرامپوش، میلاد عزیز

"اینکه بگوییم آی تی نویسان باعث از بین رفتن پویایی وبلاگستان شده اند به نظرم بی انصافی محض است . خیلی از پیشرفت های وبلاگی ایران مدیون همین آی تی نویس هاست . بی انصافی است که به قول این دوستمون بعضی آی تی نویس ها را  تازه رسیده هایی معرفی کنند."
توضیح شما را با اصل جمله‏ی خودم مقایسه می‏کنیم:
چرا بعضی دوستان آی‏تی مدار فکر می‏کنند فقط خودشان از آی‏تی و دنیای کامپیوتر و اینترنت سر در می‏آورند؟
آن توضیحات مفصل را از کجای این جمله‏ی کوتاه استخراج کرده‏اید؟
\"بعضی\" دوستان! معنای بعضی با همه در زبان فارسی فرق دارد.
من کجا گفتم آی‏تی نویس‏ها باعث از بین رفتن پویایی وبلاگستان شده‏اند؟
من کی پیشرفت‏هایی که این دوستان آی‏تی نویس باعث و بانی آن بوده‏اند را زیر سوال برده‏ام؟
من کجا آی‏تی نویس‏های عزیز را تازه وارد خوانده‏ام؟
به نظر تمام بخش‏ها را با هم مخلوط کرده‏اید. هر نوشته متشکل از چند بخش است و هر بخش معنای جداگانه دارد. در پایان مجموع بخش‎‏ها به هم می‏پیوندد و پیام نوشته را می‏رساند.
هر وردپرسی آی‏تی نویس نیست و هر آی‏تی نویسی خودش را خدای تکنولوژی نمی‏داند. نمونه‏اش خود شما که خوب می‏نویسید و ادعایی هم ندارید.
امّا آیا همین خود شما تا این لحظه خدایان ادعا و بیل گیتس‏های وطنی را ندیده‏اید؟
تا حالا تیغ ناسزاها و توهین‏های همین افراد به تنتان نخورده است؟
بروید کامنت‏هایم را بخوانید، هیچ کس جز شما نوشته‏ی مرا خطاب به آی‏تی نویس‏ها برداشت نکرده. آخر من کی این همه تهمت به آی‏نویس بی تقصیر روا داشته‏ام؟؟؟

قبول ندارید که بعضی اینطور فکر می‏کنند؟ تبلیغ محاسن و معایب یک سیستم و پیشنهاد سیستم مناسب‏تر با توهین به دیگر ادیتورها و وبلاگ‏های تحت آن ادیتورها فرق ندارد ؟
نگوئید که تا حالا هرگز جمله‏هایی مثل ام‎‏تی برای کودن‏ها یا امثال آن را نشنیده‏اید، هرچند که مخالفان وردپرس هم از همین الفاظ  توهین آمیز استفاده می‏کنند.
بگذارید مثالی برایتان بیاورم. فکر کنید من کتاب فروشی هستم که هزار جلد نشریه دارم. 900 جلد نشریه زرد و غیر مفید و البته صد جلد نشریه مفید و مناسب.
ارزش گذاری نشریه کار من نیست، بر عهده خواننده است، اما اگر من این صد جلد نشریه‏ی خوب را زیر دیگر نشریات پنهان کنم یا اینکه در و دیوار مغازه‏ام را با تبلیغ نشریات زرد بپوشانم آیا فرصت برابر به خواننده‏ها و خریداران داده‏ام؟
آیا در حق نشریات خوب که برایشان زحمت بسیار کشیده شده جفا نکرده‏ام؟
چند بار مطلب شما  را بی ذکر منبع استفاده کرده‏اند. دستکاری کرده‏اند و زحمت چند ساعته و شاید چند روزه‏ی شما را با وارد کردن اطلاعات غلط و دستکاری نوشته‏ی شما به هدر داده‏اند. این اسمش چیست در نظر شما؟ زیر پا گذاشتن کپی رایت؟ توهین به شخصیت شما ؟ توهین به شعور من خواننده ؟
من اسمش را بی صاحبی وبلاگستان می‏گذارم. دلم وقتی بیشتر می‏سوزد که می‏بینم دیگران هم با اینکه شاید بفهمند اما عکس العملی نشان نمی‏دهند. گاهی لینک‏ها به مطالب اینچنینی چند برابر لینک به سورس اصلی است. اگر شما برایتان مهم نیست من اعتراف می‏کنم که تحملش برایم سخت است، چه کنم مطالبم را دوست دارم و پایمال کردنش را اینگونه برنمی‏تابم!

دو انتقاد بعدی را کلا صحیح نمی‏دانم، فکر کنم توضیحات بالا در مورد همین‏ها هم کاملا صادق است. نگوئید هیچ آی‏تی نویس یا هیچ وردپرسی، همان‏طور که من نگفتم همه‏ی آی‏تی نویسان و همه‏ی وردپرسی‏ها.
در ادامه من بحث ورردپرس و آی‏تی‏ها فقط در دو جمله‏ی اول آورده‏ام. دیگر بخش‏ها به تمام جامعه‏ی وبلاگ‏نویس برمی‏گردد. چرا شما همین دو قشر را چسبیده‏اید و کل متن را به آنها نسبت می‏دهید. اگر منظور من در کل نوشته به وردپرس یا آی‏تی نویس بود که اسم‏ها را جدا نمی‏کردم. چند بار نوشته‏ام همه؟ چند جا از وبلاگنویسان که تمام اقشار را در برمی‏گیرد نام برده‏ام.
این مشکل همه‏ی ماست. وردپرس یا غیر وردپرس، آی‏تی نویس یا مینیمال نویس و همه. چشم هایتان را بسته‏اید؟
من از درد همه‏ی وب نویس‏ها سخن می‏گویم. توهین‎‏ها و سرقت‏های علمی ادبی را نمی‏بینید؟
ارائه‏ی آمارها و اطلاعات غلط را مشاهده نکرده‏اید؟
آزادی جای خودش، نباید بگذاریم کسانی با استفاده از فضای آزاد دیگران را به دام بکشند و مورد بهره‏برداری قرار دهند، بله هرکس آزاد است که هر کجا خواست برود و هر مطلبی را خواست بخواند یا نخواند. امّا آیا وظیفه‏ی شما نیست که اگر دیدید وبلاگی با اسم آی‏تی نویسی در صدد کلاهبرداری از دیگران است دست او را رو کند؟
نگوئید که چنین وبلاگ‏هایی در میان آی‏تی نویسان نیست. در میان مینیمالیست‏ها که نمونه‏اش فراوان است.
ترجمه‏ی احمد شاملو را با اسم خودش ارائه کرده است. من باید سکوت کنم؟

من نه پدر وبلاگستان هستم و نه رئیس آن. بر سر هیچکس جز خودم هم منتی ندارم. مطلبی نوشتم تا به خود آئید. این هم از دلم برخواست که فردا خودم را متهم نکنم که دیدم به بیراه می‏رود و کاری نکردم.
مشکل در همه جاست. مافیا همه جای این وبلاگستان را گرفته. مریض شده است این دوست قدیمی ما. این وبلاگستان فارسی تنها.
امیدش به من و شماست. که تنهایش نگذاریم که بگذاریم آزاد باشد که رسالتش است اما بی قانون و سراسر توهین و افترا نباشد.
محلی برای جولان سوء استفاده کنندگان نباشد.
بگذاریم مخاطب خود انتخاب کند امّا در این را کمک باشم که درست‏تر و مفیدتر انتخاب کند. مثل نقشه باشیم تنها راه درست را نشان بدهیم بی هیچ اجباری.
اگر بد می‏گویم این صورت من و این دست شما!

با تشکر از دوست عزیزمون "مطرود" که لطف کردند و پاسخ خودشون و توضیحات تکمیلی را ارسال کردند , به نظرم حالا بحث و اون پستشون خیلی شفاف تر و واضح تر شد و می شود با بخش های زیادیش موافق بود.